Web Analytics Made Easy - Statcounter

برای تماشای فیلم «پروین» باید هر گونه پیش‌فرض درباره کارگردان و سابقه‌اش در سریال سازی در سیما را به فراموش سپرد و گذشته تلویزیونی او را نادیده گرفت. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، ورزی با ساخت فیلم پروین حیات سینمایی تازه‌ای را تجربه کرده و کاملا مشخص است پس از سال‌ها ماندن در شفیره تلویزیون با ساخت فیلم سینمایی «پروین» تبدیل به پروانه شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ورزی با ساختن چنین اثر متفاوتی نه تنها به فیلمساز موثری تبدیل شده، بلکه وارد دوران تازه‌ای را تجربه می‌کند و با ساخت نمونه‌هایی شبیه پروین به یک پروانه سینمایی تبدیل خواهد شد.

یکی از ویژگی‌های کارگردان در آثار گذشته‌اش اصرار به بازی‌های تئاتری و اغراق آمیز است. این نگرش در کارگردانی به سازنده در گذشته لطمات فراوانی زد. اما با بررسی دقیق تازه‌ترین فعالیت سینمایی‌اش، می‌توان اذعان داشت که جنبه‌ای از بلوغ کارگردان در نقطه عطف فیلم، یعنی بازی بازیگرانش تجلی پیدا می‌کند.

از شخصیت اول فیلم، شاعره گرانقدر، پروین اعتصامی، یک شمایل نگاری دقیق تاریخی صورت پذیرفته و این پرتره چنان موقر است که می‌توان بدون اغراق اذعان داشت اعتصامی واقعی از اعماق تاریخ بیرون آمده و در فیلمی خودنمایی کرده است.

در تحلیل دقیق از این اثر، باید خودنمایی پروین را در عدم خودنمایی بازیگر این نقش جستجو کرد.

«مارال بنی‌آدم» از حیث رفتارشناسایی اجتماعی متنی و فرامتنی، شخصیتی به مثابه پروین اعتصامی را داراست و در نقش‌های آفرینی‌هایش میزان قابل اعتنایی از وقار را به نمایش می ‌گذارد. سکاندار فیلم توانسته از این ویژگی، به عنوان ابزار نمایشی و بعدآفرینی شخصیت محوری استفاده کند.

کارگردان با یک انتخاب هوشمندانه، ابعاد و موقعیت اجتماعی بازیگر را از حیث متانت، صبوری و موقر بودن با خصیصه‌های پروین فیلمش تلفیق می‌کند و بنی‌آدم با مهارتی مثال زدنی این نقش را اجرا می‌کند.

در سینمای ایران به صورت معمول چنین نقش‌آفرینی خردمندانه و صبوری از سوی یک بازیگر زن متهم به عدم کنش دراماتیک می‌شود.

این شیوه قضاوت کاملا اشتباه و خارج از ساختار زیباشنایی بازیگران است. بنی‌آدم نمادی از یک بازی زیرپوستی بسیار دقیق تکنیکی را به نمایش می‌گذارد و در بزنگاه‌های فیلم سعی می‌کند، همچنان وفادار به شاخصه‌های رفتاری اعتصامی {بر اساس منابع تاریخی} باشد.

برای یک بازی کنترل شده و کاملا متمرکز بر شخصیت پرتره، تنها دستخوشی که می‌توان برای بازیگرش درنظر گرفت سیمرغ بازیگر نقش اول زن جشنواره فیلم فجر است.

بیشتر بخوانید 

   نگاهی به فیلم «پروین»| تجلی شعر و شعور

 

اگر فیلم بدون تیتراژ به نمایش درمی‌آمد کمتر تماشاگری می‌توانست حدس بزند که بازیگر نقش پروین مارال بنی‌آدم است. مشابه چنین اجرای دقیقی را مریل استریپ در فیلم «درآفریقا» (سیدنی پولاک) به نمایش گذاشت که در زمان خودش، آنچنان با تحسین مواجه نشد، اما یکی از نقش‌آفرینی‌ها ماندگار استریپ است.

در این فیلم سینمایی خبری از غش کردن و جهت دار کردن روایت برای خوشایند گونه‌های سیاسی نیست. مولفان در یک کنج تاریخی نه چندان دقیق جا خوش نمی‌کنند و موقعیت شخصیت را از ابعاد مختلفی به دستاویزهای نمایشی تبدیل می‌کنند و ماحصل تلاش آنان بر یک ارائه دراماتیک با تصاویر خیره و مسخ کننده متمرکز می‌ماند.

در اغلب فیلم های پرتره و سینمای بیوگرافیک، پدیدآورندگان عموما به مولفه‌های دقیق شخصیتی توجهی ندارند و روایت مورد علاقه فردی سازنده اثر به جنبه‌های نمایشی اثر پر و بال می‌دهد. «پروین» یکی از پرتره‌های خاصی است که مولف به احوالات شخصیت محوری وفادار می‌ماند.

یکی از نکات مهم دیگری فیلم این است که پروین اعتصامی شاعره‌ای درونگرا بود که فیلمساز به این جنبه از کاراکتر او توجه قابل اعتنایی دارد و حتی هارمونی اثر خود را با فیلم پروین، آرام و موقر، شکل می‌دهد.

نکته قابل توجه در روند روایی فیلم این است که پروین به نماد و سمبلی از زن ایرانی تبدیل می‌شود که بدون هیاهو موقعیت خود را در جامعه مردسالار گسترش می‌دهد و حرکت پیشروی او صرفا از دریچه ویژگی شاعرانه‌اش محقق می‌شود.

پروین محمدرضا ورزی یک اثر استاندارد و هنرمندانه است که مخاطب اشعار پروین را سر ذوق می‌آورد و از سوی دیگر مخاطب ناآشنا با این چهره را مشتاق اشعار پروین می‌کند.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: پروین اعتصامی بنی آدم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۱۹۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند. صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقش‌آفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.

نام روح‌انگیز سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینما‌ها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید، اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد. 

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد.

 به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.

عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی‌نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می‌کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش‌های ناگواری برانگیخت، که به‌درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ‌گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی‌نژاد تصوری از آن واکنش‌ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می‌داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می‌شد؟

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: به‌موازات فعالیت‌های سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست‌وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی‌ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال‌ها در فیلم‌های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می‌کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، به‌همین دلیل موانع کم‌تری بر سرِ راه خود داشتند.

سپنتا موفق شد صدیقه (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به‌عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد. «دختر لر» نخستین بار در سی‌ام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیده‌بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت.

 سپس با یک دو هفته وقفه در همین‌سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ‌های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به‌چشم ببینند. ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهر‌های مختلف.

سامی‌نژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل شده است‌: اغلب به‌طور کنترل‌نشده‌ای می‌خندید و در حالی‌که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی‌های متعصب او را مورد ضرب‌وشتم قرارمی‌دادند و حتی بطری به‌طرفش پرتاب می‌کردند. به‌طوری‌که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.

سامی‌نژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود: بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بار‌ها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.

قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آنها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند.

در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینما‌های تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد، اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم، اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می‌توانست نقش یک پدر را بازی بکند.

منبع: روزیاتو

tags # بازیگر سینما ، سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • حوزه انتخابیه قائم‌شهر، سوادکوه، جویبار، سیمرغ و سوادکوه شمالی
  • اگر عرضه نظارت لیگ برتر را ندارند، شورای امنیت ملی و حفاظت اطلاعات وسط بیایند | بچه‌های علی پروین و ناصر حجازی فوتبالیست شدند، اما له‌شان کردند
  • علی‌اکبر طوفان‌پناه به کما رفت
  • نمایش راز خوشه‌ی پروین در تبریز به روی صحنه‌ می‌رود
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • هشتاد درصد مدارس استثنایی استان خیرساز هستند
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • «منم بچه مسلمان» هم با سیمرغ به تحول رسید
  • پرسپولیس - سپاهان؛ آدرس دقیق انگیزه